You Can Download The Chapter's Of FATE Story In Here . Note : You Need The World Software To Open The Chapter's . The Download Ver. Chapter's Only Is In Persian Language

...

شما مي توانيد فصل هاي داستان سرنوشت را از اين قسمت روي کامپيوتر خود دانلود کنيد . لينک زير براي دانلود فصل ها است . البته بعد از دانلود هر فصل شما احتياج به نرمافزار آفيس و نصب نرم افزار وورد داريد تا بتوانيد فصل ها را باز کرده و بخوانيد

 

DOWLOAD Chapter 5

دانلود فصل 5

Chapter 5

فصل 5

انتقام

آنچه که گذشت :

 

موريس به دست تد تهديد به مرگ شد و از حرفهاي او چيزي نفهميد فقط فهميد که داراي قدرتي هست که خود هنوز نمي داند . چاک مرد عجيب که تبديل به حيوانات و انسانها مي شود به دنبال کشف حقيقت . مرد کت و شلوار پوش هم به دنبال تمامي اين افراد که به گفته خودش جان همه اين افراد و ديگران در خطر است. تد چرا به دنبال اين افراد تا آنها را به طرف خود بکشاند. کرس هم در حال جنگ با خود و گذشته خود که با افراد عجيبي روبرو ميشود و مرد کت و شلواري او را به آدرسي دعوت مي کند

 

جان هريس با وضعي بد داخل يک خانه ميشود بسيار آرام وارد ميشود به همراه اسلحه اي که در دست دارد خانه را آرام مي گرده داخل يکي از اتاقهاي خانه صداي خنده چند مرد ميايد که انگار در حال بازي ورق هستند 

جان آرام جلو ميرود مردي را که درون راه رو بود از پشت گردنش را ميشکند

او به طرف درب اتاق ميرود با لگد درب را باز مي کند و فرياد زنان به طرف سه نفري که نشسته بودند شليک مي کند تير به سينه يکي از افراد ميخورد

اسلحه خود را که بر مي گرداند از پشت به سرش ضربه اي وارد ميشودو بيهوش مي شود

 

گذشته 

چند مرد وارد خانه اي ميشوند جان از سر کار به خانه مي امد که ناگهان صداي شليک را نزديکي هاي خانه خود ميشنود سرعت ماشين را زياد مي کند و به طرف خانه ميرود صداي جيغ همسرش را ميشنود سريع پياده شده و به طرف خانه مي دود درب خانه را باز ميکند به طرف اتاق همسرش ميرود که متوجه مردي ميشود با اسلحه اي که آماده کرده بود به طرف مرد که از پنجره به بيرون ميپريد شليک کرد و سپس به طرف او دويد و از پنجره چند تير ديگر به طرف او شليک کرد اما مرد فرار کرد بعد متوجه شد مرد ديگري از پنجره ديگر فرار کرد سريع به طرف مرد شليک ميکند و بازوي مرد را با تير ميزند اما او هم موفق به فرار مي شود سريع به طرف اتاق خواب همسرش ميرود ولي با صحنه بدي مواجه ميشود تيري به سر همسرش خورده بود و او را کشته بود جان روي زمين ميافتد و فرياد ميزند وغم تمام وجودش را مي گيرد وقتي بلند ميشود تا از اتاق با سختي خارج شود روي زمين کيف پولي پيدا ميکند که کارت شناسايي داخل او بوده حس انتقام جويي وجودش را مي گيرد از انجا که او يک پليس بوده به دنبال پيدا کردن آنها ميرود

 

چند روز بعد

 

جان مراسم خاک سپاري براي همسرش ترتيب ميده و بعد به دنبال سرنخي که داشته ميره تا بتونه قاتلان همسرش رو پيدا کنه

 

•  مايکي تونستي آدرس رو برام پيدا کني

مايک يکي از همکاران جان بود و ميشه گفت يکي از بهترين دوستان او

 

•  بله جان اين عکس متعلق به فردي به اسم مورگان اندرسونه آدرسش رو هم گير آوردم اون تا حالا متهم به دزدي و آدم ربايي و زورگيري بوده و قتل هم به اون اضافه شد

•  کارش تمومه . مايک همونطور که گفتم ازت خواهش مي کنم کسي نفهمه که اين آدرس رو به من دادي

 

•  بله حتما تو بهترين دوست من هستي خودت ميدوني که تا جايي که بتونم کمکت مي کنم تا اين عوضي ها رو پيدا کني .

•  هيچ وقت اين لطفت رو فراموش نمي کنم

 

جان به سراغ آدرسي رفت که مايکل به او داده بود . او اطراف خانه رو چک کرد ديد صدايي از خانه نميايد اسلحه خود را در آورد آرام به طرف درب پشتي رفت درب را آرام باز کرد و داخل شد آرام جلو رفت از داخل حمام صداي آب ميامد کسي در حال حمام کردن بود

 

آرام جلو رفت جلوي يکي از اتاق ها که رسيد ناگهان صداي گريه بچه اي قنداقي را شنيد سريع برگشت به طرف بچه ناگهان کسي از حمام خارج شد او زني بود که از ديدن جان جيغ کشيد جان تعجب کرده بود و جا خورده بود

 

•  آروم باش من با تو کاري ندارم مورگان کجاست

 

ناگهان درب اتاق خواب باز شد مردي از اتاق خواب بيرون آمد و جان به طرف او حمله کرد مرد که دستهاي خود را بالا گرفته بود فرياد ميزد

 

•  آسيبي به همسر و بچم نرسون هر چي بخواي بهت ميدم بهت پول ميدم فقط آسيبي به کسي نرسون

•  من نمي خوام به کسي آسيب برسونم فقط بگو تو مورگان هستي

•  مورگان ! نه من مورگان نيستم

•  مورگان کجاست اون لعنتي کجاست

•  مورگان برادر منه اون اينجا قبلا زندگي مي کرد اما الان از اينجا رفته

•  برادرت. چطور ممکنه

•  مورگان قبل از ما اينجا بود و خونه خودش رو عوض کرد و اينجا رو به من و همسرو فرزندم داد هيچ وقت دليلش رو هم نگفت

•  اون الان کجاست آدرسش رو بهم بده

•  تو کي هستي چرا بايد آدرسش رو بدم به تو

•  چون الان اسلحه رو روبه تو گرفتم و تا چند دقيقه ديگه اگر آدرس رو نگيرم اسلحه ميره به طرف زن و بچه ات

•  باشه باشه من آدرس رو بهت ميگم فقط به کسي آسيب نرسون

•  گوش کن آشغال اگر فکر کردي من احمق هستم اشتباه کردي . من يک پليس هستم و تو هم الان درگير اين مسئله شدي .

•  کدام مسئله موضوع چيه مورگان چه کار کرده . اون قبلا بخاطر دزدي دستگير شده بود و شايد هر کار ديگه اي هم کرده باشه ولي اين دليل نميشه که من و زن و بچه ام هم درگير اين مسئله بشيم

ناگهان جک اسلحه رو روي پيشاني زن برادر مورگان ميزاره و با فرياد به اون مرد ميگه.

•  مي دوني اصلا مي خواهم همين الان مغز اين زن رو بريزم وسط اين خونه لعنتي

همه در حال فرياد زدن بودند

•  لعنتي مشکلت چيه زنم رو ول کن آشغال . ما هيچ ربطي به اين قضيه مداريم

•  مي خواهم زنت رو جلوي چشمات بکشم کثافت

•  خداي من اون گناهي نداره داري اشتباه مي کني

زن و اون مرد غرق از عرق شده بودند و فرياد مي زندن زن گريه مي کرد و جيغ مي کشيد

 

ناگهان جک اسلحه را از روي پيشاني زن برداشت و به طرف اون مرد رفت و يغه مرد را گرفت و به ديوار کوبيد و صورتش رو درون صورت مرد کرد و همين طور که صداي گريه زن و بچه مي امد به مرد گفت

•  برادر آشغال تو زن من رو جلوي چشمام کشت . مي فهمي عوضي . حالا ازش طرفداري نکن و با من همکاري کن.

•  خداي من اين غير ممکنه مورگان همه کار مي کرد ولي آدم کشي نه

•  اما حالا کرده و دلم نمي خواهد وقتم رو صرف اين کنم که تو باور کني برادرت چه کثافتيه . بهتره باهام همکاري کني وگرنه کاري مي کنم پاي تو هم گير بيافته.

•  گوش کن مرد تو کاري با من و خانواده ام نداشته باش من هر کاري بتوانم مي کنم

 

جان به طرف زن رفت اون رو در آغوش خودش گرفت . زن مقاومت کرد که جان رو پس بزنه اما همينطور که اشک در چشمان جان بود محکم زن رو در آغوش گرفت

•  متاسفم واقعا متاسفم نمي خواستم اينطوري بشه

•  زن هم که حرف هاي جان رو شنيده بود و صورتش از اشکهاش خيس شده بود جان رو در آغوش گرفت

•  من هم متاسفم

© Farhad Yarmand 2009 (Farhad767@Gmail.com)